آشنایی با نظام آموزش و پرورش در هند باستان
در این مقاله از معلم شو نظام آموزش و پرورش هند باستان را مورد بررسی قرار خواهیم داد. نظام آموزش و پرورش در هند باستان از جهات زیادی دارای جذابیت و اهمیت می باشد. آنچه که از اکتشافات باستان شناسی به دست آمده است، بر وجود یک زندگی شهری بسیار مترقی، در هزاره سوم و چهارم پیش از میلاد مسیح دلالت دارد. این تمدن با تمدن های سومر و بابل، در زمان خود هم سنگ بوده است.
اولین چیزی که در مورد نظام آموزش و پرورش در هند باستان بیان می شود، این است که خط نویسی در هند باستان تا قرن نوزدهم چندان در آموزش و پرورش نقشی نداشته است. علت این امر می تواند این باشد که روحانیون در آن دوران تمایل نداشتند که متن کتاب مقدس، برای همه اقشار جامعه آشکار باشد.
آنچه از مطالعات و تحقیقات امروزی بر میآید این است که نظام آموزش و پرورش در هند باستان و تمامی آیین تعلیم و تربیت، به دست روحانیون اداره می شده است. در ابتدا تنها برهمنان از آموزش های تعلیم و تربیت بهره می بردند. اما به مرور فرقه های دیگر نیز توانستند از این مزایا استفاده کنند. از این لحاظ به نظام آموزش و پرورش ژاپن شبیه است.
در بنگال پیش از این که انگلیسی ها هند را ترک کنند، حدود هشتاد هزار مدرسه عالی در هند تأسیس شده بود. در واقع هر روستا دارای یک مدیر مدرسه بود که دستمزد او از خزانه عمومی پرداخت می گردید. به نظر می رسد که درصد افراد باسواد جامعه، در زمان آشوکا نسبت به هند امروزی بیشتر بوده است.
چگونگی نظام آموزشی در هند باستان
درنظام آموزش و پرورش در هند باستان هنگامی که کودکان وارد سن پنج سالگی می شدند، در بازه زمانی ماه شهریور تا بهمن را به مدرسه می رفتند. دوران تحصیلی دانش آموزان در هشت سالگی به پایان می رسید. آنچه که بیشتر در تعلیم و تربیت مورد توجه می گرفت، آموزش های مذهبی و حفظ دروس بود. گرچه در این آموزش ها خواندن، نوشتن و حساب هم آموزش داده می شد، اما این دروس، اساس آموزش و پرورش در آن زمان به شمار نمی رفت.
نکته دیگر در این رابطه این است که در آموزش افراد، سخت گیری هایی در زمینه سالم نگه داشتن بدن و کسب عادت های درست در زندگی اعمال می شد. اما در مورد تنبیه بدنی کودکان چیزی در تاریخ درج نشده است.
نظام آموزش و پرورش در هند باستان، شامل آموزش های فرعی دیگری نیز می شد. در واقع جدا از آموزش های عمومی، هر کودک از سن هفت تا بیست سالگی تحت تعلیم معلم سر خانه نیز قرار می گرفت. آموزش هایی که در این دوران مورد توجه بود، بیشتر جنبه رسمی داشته است.(شبیه نظام آموزش و پرورش در یونان باستان)
در کتابی از مانورامارموداک تحت عنوان سرزمین و مردم هند آمده است که: از سنین دوازده سالگی کودکان برای تعلیم و تربیت به خانه اساتید فرستاده می شدند. این شاگردان تا بیست و چهار سالگی با استاد خود زندگی می کردند. در طول تحصیل و آموزش، شاگردان باید کارها و خدمات نوکر مآبانه ای را به استاد خود ارائه می دادند. خوردن گوشت برای شاگردان ممنوع بود و شاگردان می بایست با پرهیزگاری و ادب و دوری از غرور رفتار می کردند. مراحل آموزش در این دوران شامل پنج شاخه از علوم می شد:
- دستور زبان
- فن و هنر
- طب
- منطق
- فلسفه
البته این شیوه تعلیم و تربیت برای دختران و پسرانی که جزء فرزندان برهمن ها و فرمانرواها بودند، مورد استفاده قرار می گرفت. در مورد کودکان سایر اقشار جامعه چنین آموزش های مقدور نبود. زیرا این کودکان برای گذراندن زندگی و رفع نیازهای خانواده مجبور به یادگیری حرفه و صنعت خاصی بودند. یکی از نکات جالب توجه در نظام آموزش و پرورش هند باستان، این است که زنان در این دوران دارای جایگاه ویژه ای بودند و از احترام بالایی برخوردار بودند.
نقش دانشگاه در نظام آموزش و پرورش در هند باستان
در آن دوران شاگردان با رسیدن به سن شانزده سالگی می توانستند منزل استاد خود را ترک کرده و وارد دانشگاه شوند. در قرون وسطی دانشگاه هایی در هند باستان وجود داشته اند که به نوعی مایه افتخار و سربلندی این سرزمین محسوب می شدند.
همان طور که عنوان شد نظام آموزش و پرورش در هند باستان شامل دانشگاه های معتبری می شد. دانشگاه های معروفی مانند: بنارس، تکسیلا، اوجین، آجانتا، ویدربه و نالنده که هر یک شاخه ای از علوم را تدریس می کردند. به عنوان مثال دانشگاه بنارس، مهد تعلیم و تربیت برهمنان از گذشته تا به امروز بوده و هست. دانشگاه تکسیلا را نیز می توان مرکز ثقل علوم هندویی نامید که بیشترین شهرت آن به خاطر مدرسه طب آن می باشد. دانشگاه اوجین نیز در زمینه آموزش های علوم نجوم فعالیت داشته است. دانشگاه نالنده نیز یکی از دانشگاه های معروف تعالیم عالی مربوط به مؤسسات بودایی بود.
تربیت و پرورش انسان ها در هند باستان
همان طور که می دانید آموزش و پرورش از دو بخش جداگانه تعلیم و تربیت تشکیل شده است. بحث آموزش در دوران هند باستان را پیش تر مورد بررسی قرار دادیم. اما نقش پرورش و تربیت در هند باستان به چه صورت بوده است.
نظام آموزش و پرورش در هند باستان نظام بر اساس امتیازات طبقات اجتماعی بنا شده بود. نظام تربیتی زمانی بر هند مسلط شد که جلگه کانگ توسط آریایی ها به تصرف در آمد. در آن زمان آریایی ها از برترین طبقات اجتماعی به شمار می رفتند و در واقع طبقات ممتاز مذهبی و نظامی را شامل می شدند.
یک مجموعه آموزش های تربیتی در هند، برای افراد فرقه برهمنان وجود داشت که در حدود دوازده سال طول می کشید. هدف از تعلیم و تربیت های دوازده ساله این بود که مردان را مذهبی، پاک و پرهیزگار بار بیاورد. البته در این سال ها شاگردان دستور زبان، فلسفه، طب و ریاضیات را نیز فرا می گرفتند. به نوعی می توان گفت که در قرون وسطی هند و یونان توسعه دهندگان و معلمان اصلی علوم و ریاضیات در دنیا بودند. در این نظام تربیتی معلم کارآمد بسیار محترم و ارجمند بوده است.
معیشت این معلمان معمولاً توسط هدایای شاگردان تأمین می شد. برای برخی از طبقات پایین تر نیز آموزش های بخش تربیت، شامل انتقال عقاید، آموزش آداب دینی، فراگیری سنت ها و افسانه ها و تربیت شغلی به صورت خانوادگی و صنفی بوده است.
نتیجه گیری
خطنویسی تا قرن هجدهم تأثیر چندانی در نظام آموزش و پرورش هند باستان نداشت. شاید روحانیون نمیخواستند که متون کتب مقدس برای همه ی افراد راز گشوده ای باشد.
نظام آموزش و پرورش در نظام هند باستان کاملاً بر امتیاز طبقاتی استوار بوده است. افراد از هنگامی که متولد میشدند اسیر طبقات اجتماعی بودند و این رابطه ارثی از نسلی به نسل دیگر منتقل میشد. آموزش افراد هم تابع شرایط اجتماعی بوده است. لازم به ذکر است که در طبقات اجتماعی هند باستان، طبقهای برای معلمان نیست ولی به احتمال زیاد در طبقه ی روحانیون قرار میگرفتهاند.
در نظام آموزش و پرورش هند باستان، معلمان بسیار محترم بودند و از هدایای افتخاری دانشآموزان خود بهره میبردند. در هند باستان، روشها متناسب هدفها بودند. هدف اصلی، پرورش حافظه و خردمند شدن بود (معرفت به تعلیمات روحانیون و اهل دین). برای به حافظه سپردن تمرین و تکرار مرسوم بود.
بهطورکلی هدف از آموزش و پرورش در هند باستان، آمادهکردن شخص برای ادای سه دین است. الف) ادای دین نسبت به خدایان. ب) ادای دین نسبت به روحانیون و اهل خرد. ج) ادای دین نسبت به نیاکان